دلم را برده از من عطر امواج صدای تو
كدامین جاده ره دارد به درگاه سرای تو
بهار امسال ماتم میفروشد
متاعِ خون به آدم میفروشد
چه بی قرار شده رودخانه ی هلمند
در آستانه ی نوروز و آخر اسفند
و پا به پای توآمد و پا به پات نشست
دلم اگرچه گرفت و دلم اگرچه شکست
باز کن پنجره را رو به هوای نوروز
بشنو از دورترین نقطه صدای نوروز
ما را کشیده روی خیابان بالآخره
این لرزههای تند و پریشان بالآخره
خلافِ هرچه عرف و شرع و قانون دوست میدارم
ترا از بدو دنیا، تا به اکنون دوست میدارم
باید که گناه را فراموش کنیم
قدری به سکوت قبرها گوش کنیم
کو آن صفای دامن بیرنگ خاره ها
كاتش به دامنیم از این باغواره ها
خانهها تلّ خاک و خاکستر، کوچه در کوچه غرق در خون است
زامبیها رسیدهاند به شهر، شهر از پای تا به سر خون است
وطنم دوباره اينک تو و شانه های پامير
بتکان ستاره ها را که سحر شود فراگير
ای ترجمه سورۀ پر معنی والناس
با دست تو تفسیر شده معنی خناس