آخرین اشعار

عشق و تلخی

پر از سکوت، پر از اضطراب، پر دردم
از عاشقانه ترین فصل عشق دل سردم

مرا از این تپش لحظه ها رهایی نیست
اسیر پنجه ی این زندگی نامردم

نگاه خلوت آیینه هم مرا نشناخت
به این حدود ببین پر غبار و پرگردم

از این فضای دو رنگی عشق و تلخی ها
چه میشود که به اصلم دوباره برگردم؟

شناسنامه