آخرین اشعار

بار روزگار

مرا ببخش اگر بار روزگار تو بودم
اگر همیشه نبودی، اگر کنار تو بودم

میان ممتد این ز کوچه‌های خالی دنیا
تو رفته بودی و اما به انتظار تو بودم

مرا ببخش اگر روزگار باب دلت نیست
اگر دلیل غم و رنج بی‌شمار تو بودم

اگر چراغ به شب‌های تار من تو نبودی
اگر چراغ به شب‌های سرد و تار تو بودم

کنار پنجره آرام می‌نشستی و اما
نشسته نه! که هرآن لحظه بی‌قرار تو بودم

از اینکه رفته‌ای خوش باش و روزگار بکامت
منم که مانده‌ام هر چند، در کنار تو بودم

شناسنامه