این رمان به موضوعاتی همچون بیصدایان در تاریخ افغانستان و مشکلات پناهندگان میپردازد. شخصیت اصلی رمان، عیسیخان، در اردوگاه پناهندگان شیلزمارک در دانمارک زندگی میکند و به دنبال خونخواهی و کیفرخواست قاتلان خانوادهاش است.
سلطانزاده در این رمان به شکست نهادهای حقوقی و سیاستهای ضد پناهندگی در اروپا نیز پرداخته است. او با استفاده از نثری ویژه و زبانهای مختلف، تجربیات عیسیخان را به طور جذابی توصیف کرده است.