آخرین اشعار

ننگ آزاده‌گان

بر طبل می‌کوبند و می‌رقصند خالی‌ها
پایان تلخی دارد این آشفته‌حالی‌ها

یا بیرقی آور به میدان؛ یا تماشا کن
ننگ است بر آزاده‌گان این هرزه‌نالی‌ها

نه بمب، نه شمشیر، نه تریاک، نه طاعون
ما را به‌کشتن می‌دهد این بی‌خیالی‌ها

وقتی که ما سنگیم باران مقدس هم
لب‌ تشنه برگردد ز جنگ خشک‌سالی‌ها

در روز بد تنهات بگذارند و بگریزند
شهزاده‌ها، دلال‌ها شیخان و والی‌ها

تا عشق در بند است و آزادی به زنجیر است
ماییم و این اوضاع و این بی‌اعتدالی‌ها

شناسنامه