آخرین اشعار

ای مثل کبوتر!

ای مثل کبوتر! چقدر سر به هوایی
دیروز کجا بودی و امروز کجایی؟

این خانه پر از هُرم نفس‌های تو باشد
گر ماه شوی باز تو هم‌خانه‌ی مایی

جایی نرود مرغ گرفتار اگر چه
صدبار قفس بشکنی و در بگشایی

حالا که نمانده‌ست دگر تاب و توانم
ای نیمه‌ی جانم چه بیایی؛ چه نیایی

تو پیش منی؛ خویش منی از چه بنالم
این‌جایی و آن‌جایی یعنی همه جایی

آبادی و قشلاق دلارام من این‌جاست
ای دوست مگو عاشق این شهر چرایی؟

ای عشق! تو همزاد منی گرچه به ظاهر
از در بروی روز، شب از پنجره آیی

شناسنامه