آخرین اشعار

یوسف‌تر از خیال

باید این آینه ها فکر گلایل بکنند
بعد نسبت به تو ابراز تمایل بکنند

رد شدن از لب احساس تو سخت ات است مگر
بوسه ها ذوق پریشان مرا بُل بکنند

وای از آن روز که طعم لب و عطر بدنت
مست باشند و بخواهند مرا خل بکنند

مطمئنم که تو در چاه نخواهی افتاد
اگر اشعار پراکنده من گل بکنند

تازه یوسف تر از آنی که برادرهایت
دوری ات را بتوانند تحمل بکنند

کافه در کافه غمت سرزده تا قلیان‌ها
همه در حسرت لب‌های تو قلقل بکنند

شناسنامه