آخرین اشعار

گورِ خود را می‌خندم

ناگهان قطع شود با تو اگر پیوندم
گور خود چیست؟ به گور پدرم می‌خندم

دوستت دارم و جدا به زنی محتاجم
که به زیبایی زشت‌اش ندهد سوگندم

تو که یک بره‌ی خوبی به چراگاهت باش
من که گرگم به قوانین خودم پا بندم

حس آبادی و احساس کمی آزادی
تهمتی نیست که بیهوده به خود می‌بندم

آن کلندی که به تهداب دلت کوبیدم
گور خود را نه اگر گور که ‌را می کندم

از چه خود را پدر شعر جهان پندارم
من که زن دارم و بابای دو سه فرزندم

شناسنامه