آخرین اشعار

گرگ خیال‌باف

هزار شیطانک معصوم

میان پلک‌هایت، گندم‌های بافته را تعارف می‌کنند

گونه‌هایت پیامبران گناهند

گناه و لذت تاریکی

پرنده بکر من

– با هزار گنج پیدا و پنهان –

روزی سرزمین‌های ناشناخته‌ات را کشف خواهم کرد

در دره‌های عمیقت خواهم تاخت

بر کوه‌های بلند بَر خواهم شد

و پیش از آن‌که دزدان مفلوک بیایند

همه چیزت را به یغما خواهم برد

به تو رسیدن!

در قشلاق موهایت آرمیدن!

من گرگ خیالبافی هستم

و تو

پرنده‌ای که همیشه بکر خواهد ماند.

شناسنامه