آخرین اشعار

کوچه‌ی بی‌فراموشی

فقط نه سرخ شد از خون هل اتی کوچه
که شرم داشت از آن طرفه ماجرا کوچه

نه اینکه آیه تطهیر زیر پا افتاد
که ناپدید شد از موج رد پا کوچه

به هر چه می‌نگرم آیتی از او پیداست
درخت، کوچه، تبر، کوچه، شعله‌ها، کوچه

و گر به دیده دل بنگری به جز این نیست
مدینه، کوچه، نجف، کوچه، کربلا، کوچه

خیال تلخ محال است از سری برود
به چشم‌های حسن بوده هر کجا کوچه

بناست جای گوهر در دل صدف باشد
یگانه گوهر ایجاد پس چرا کوچه

هجای هردویشان یکنواخت ننگین است
تفاوتی نکند درد کوفه با کوچه

شناسنامه