ديدنت انتهای خوشبختی نام تو در دعای شاعرهاست
از حضور تو شعر میبارد در گلويت صدای شاعرهاست
بند بندت هوای يك شعر است درسكوتت ترانهها جاری
هر نگاهت رديف میكارد چشمهايت فضای شاعرهاست
عاشقم كرده شعر لبهايت يك دو بوسه غزل كه لطف كنی
بيت بیتات قيامت كبراست، بوسهات خونبهای شاعرهاست
دلبخواهی و خوب میدانی از تو هر سو غرور ارزانیست
پاسخم چيست؟ لطف و ايمايی حرف تو رهنمای شاعرهاست
شاعران در تكلُفاند از تو، در ثنای تو شعر میگويند
شاعرم من چرا نمیفهمی؟ وصل تو كودتای شاعرهاست
سالها شعر گفتنم از تو روش عاشقانه زيستنم
از تو اوج ترانهها در من، غزل من سوای شاعرهاست
سرخط شعر شاعران بودم، تا نگارين دلبران بودم
آمدی و شكست بازارم، انتخاب تو رای شاعرهاست
تو حسين منی به اين باور سر خود را فدات میسازم
حرمم خاك پاك كوچه تان، آستانت سرای شاعرهاست