کشورم يا…

پامير، بغض گشته و پيچيده در گلو
هلمند می‌دود به گدايی به چارسو

کابل به‌سان دختر بی‌آبرو شده‌
می‌جويد از چکيدن اشک خود آبرو

دوشيزگان شهر گل سرخ را عسس‌
بسته‌ است زير گنبد آيينه موبه‌مو

ديشب‌، هزار مادر گيسو سپيد بلخ‌
در اشک‌های خويش مرا داد شست‌وشو

امشب برای کشور خود، هان خدای من‌!
می‌گردم اين جهان تو را جمله‌، موبه‌مو

يا کشورم دوباره به من باز می‌دهی‌
يا عرش‌، همچو کشور من گشته زير و رو

شناسنامه