آخرین اشعار

کجا روانه کنم شور و شوق بی‌حد را

کجا روانه کنم شور و شوق بی حد را
دو بال عاشق پروانه ای مردد را

کجا بدون تکلف قبول خواهد کرد
بهانه گیری این گریه های ممتد را

میان عطر سکوت و سلام پیدا کرد
نگاه خسته ی من روشنای گنبد را

به گام های خیال غزل کسی می گفت
به کاظمین ببر کوچه های مشهد را

دو پلک مانده به باب الجواد با لبخند
گرفته زیر نظر، عشق رفت و آمد را

به لطف گردش رندانه ی فلک امشب
علی گرفته در آغوش خود محمد را

خلاصه ی برکات چهارده معصوم
جواد کیست؟ ببین خود حروف ابجد را

ببخش سرزده شعرم رسیده، از سر شوق
ز یاد برده غزل، باید و نباید را

غزل فدای گل خنده ی جواد شود
جواد اگر که بخندد غزل زیاد شود

جواد اگر که بخندد بهار خواهد شد
بهار آینه دار نگار خواهد شد

زمانه با برکت تر، از او نخواهد دید
کمی به روی پسر خیره شد، سپس خندید

برای قلب همه التیام خواهد شد
و هفت سال دگر او امام خواهد شد

شناسنامه