آخرین اشعار

کابل

کابل اگر امروز محنت بر تو پیروز است
جانم! تحمل کن فقط کار دو، سه روز است

روزی تمام دیو های پست می ميرند
کابل لباس نو بهارت، دست گلدوز است

حس کن هوای تازه را، عطر اقاقی را
فردا نسیم عشق از هر سو دل افروز است

دیگر زمستان می رود از عشق میخوانی
سهم تمام دشمنانت آه جان سوز است

پشت سر هر درد درمان است می دانم
پشت سر تاریکی شب باز هم روز است

کابل مداوم نیست این شب های جان فرسا
امروز اگرچه یورش غم بر تو پیروز است

شناسنامه