ای گل! تو را گلدان روی میز خواهم شد
یک عمر، از تنت لبریز خواهم شد
چشمان تو مثل خراسان جلوهها دارد
در فتح بلخ چشم تو چنگیز خواهم شد
با تو بهارم بی تو برگ زردم از شاخه
افتاده زیر پای تو پاییز خواهم شد
در چنگ با زلف پریشانت عزیز دل
من یک نسیم صبح دلانگیز خواهم شد
روزی اگر پیوندمان را بشکنی جانم
تصنیف بس دلگیر و غمانگیز خواهم شد
عشقت چنان در تار و پودم ریشه افگنده
آزرده گردی اندکی، من نیز خواهم شدی