وطنام مادری که دامانش، شده میدان جنگ فرزندان
آنطرف قلب شیشه ایِ خودش، اینطرف قلب سنگ فرزندان
وطنام مادری جگرخون است، وطنام مادری پر از اندوه
وطنم مادری که خورده دلش، تیرها از تفنگ فرزندان
وطنام مادریست آزاده، وطنام مادریست پاک، نجیب
لیک خوردهست روی پیشانی، سالها مُهر ننگ فرزندان
وطنام مادری که میخواهد، برود سمت روزهای قشنگ
یکطرف راه های دور و دراز، یکطرف پای لنگ فرزندان
وطنام مادری که در دل خود، کاخ امید را بنا کردهست
لیک از ریشه گشت ویرانه، بارها با کلنگ فرزندان
وطنام یک کبوتر صلح است، وطنام یک نماد آزادی
حیف این روزها اسیر شدهست، وطن من به چنگ فرزندان
سبز و سرخ و سیاه من، وطنام، مادر درد و غم کشیدهی من
به خودت زندگی بکن پس از این، خاک عالم به رنگ فرزندان