وطنم

وطنم دوباره اينک تو و شانه های پامير
بتکان ستاره ها را که سحر شود فراگير

بتکان ستاره ها را که ستاره های اين شهر
همه يادگار زخمند همه يادگار زنجير

منم و اميد روزی که تو را دوباره بينم
که شود بسان طاوس به هزار رنگ تصوير

گل و گندم و شقايق بدمد ز دشت هايت
ز بلند شانه هايش شود آفتاب تکثير

وطنم مباد روزی که کسی ز غنچه هايت
بفراقت اشک ريزد ز غمت شود گلو گير

شناسنامه