باز آمده تکیده و خاموش کربلا
با رنجهای خویش هم آغوش کربلا
خواهر زیارت آمده از پایتخت جور
بر تربت برادر خاموش کربلا
با کوله بار و اشک و غم و آه آمدهست
خون دل و کباب جگر گوش کربلا
یک ماه قبل دیده در این دشت پر خطر
تیر سه شعبه، برق بنا گوش کربلا
هر اربعین که میگذرد تازه میشود
این زخم زیر سال نمک جوش کربلا