هرات جان

من خسته‌ام به آیه قرآن هرات جان
من خسته‌ام به جان تو از جان هرات جان

در چشم‌های کودک تو خون نشسته است
ای دشمنت شکسته و ویران هرات جان

ای زنده جان جان همه جسم‌های سرد
بنشسته‌ای برای که بی‌جان هرات جان

این شهر عشق و عاطفه و معرفت چرا
در خون نشسته بی سر و سامان هرات جان

هرگز مباد اینکه زمین گیر بینمت
ای کاج در مقابل طوفان هرات جان

تو خوب می‌شوی و سرت سبز، سربلند
ای خوب، ای نگین خراسان هرات جان

این زنده جان دوباره به پا می‌شود گلم
از درد و داغ و رنج راه می شود گلم

شناسنامه