آخرین اشعار

نسرین

پشت پا زد به همه دار و ندارم نسرین
به من و عاشقی و قول و قرارم نسرین

تا همین که تو به دیوانه گی ام شک نکنی
چقدر روز دگر را بشمارم، نسرین!

…دست هایی که دو تا شاخۀ زیتون من اند
… گونه هایی که نشد باغ انارم نسرین

به رهت می روی و خاک مقدس شده است
کاش باران شوم و در تو ببارم، نسرین!

دارم این چند شب و روز دگر می میرم
بنویسید سر سنگ مزارم «نسرین»

شناسنامه