ویروس هم به زور خدا می رود به خیر
بی چرت باش، رنج و بلا می رود به خیر
پایت به کفش باشد و دستت به کار و بار
این روزهای هول و ولا می رود به خیر
این وحشتی که زل زده در چشم های ما
در لابهلای خوف و رجا می رود به خیر
عادت نموده ایم به این چیزها رفیق
از خاک کوچه باد هوا می رود به خیر
اما کمی ز حال دل یار غافلیم
این حال گنده از سر ما می رود به خیر؟
آیا به حکم فلسفۀ شست وشوی دست
از دست های شسته چه ها می رود به خیر؟
آیا پس از نشستن در چله خانه ها
در این طریق، رنگ و ریا می رود به خیر؟
یا خیر، در قواعد رسم جهان ما
از پرده های چشم حیا می رود به خیر؟