آخرین اشعار

محبوب من!

محبوب من چنانکه غزل عاشق تو ام
در خلوتم همیشه تو ماهُور میشوی*
در هر کجای حافظه ام چرخ می زنی
من سایه ات تو خوشهٔ انگور میشوی

ای آنکه میشوی تو غزل در بیان من
ای هرچه گل، جوانه زدی از دهان من
یادت شده عسل، بچکد از زبان من
ای جان! تو گل، تو لانه، تو زنبور میشوی

با دست من تو پنجره را باز میکنی
در هر قدم دویدنم اعجاز میکنی
می گوئیم بیا که چه پرواز میکنی
بعدش به ناز از نظرم دور میشوی

آن وقت ها که بی تو روانم، تمام راه_
تبدیل میشود به خیالات راه، راه
هی می برد مرا به سراشیب اشتباه
ناگاه بین جاده آمده معمور میشوی

وقتی که من دچار لب و لُنچه ی غمم
درگیر وضع شیر تو شیریِ عالمم
پیشِ هزار گونه قضایای آن کمم
تو در دل مخاطره هام شور میشوی*

وقتی که از میان جهان طرد میشوم
محکوم لاعلاج عقب گرد میشوم
نبضم دگر نمی زند و سرد میشوم
لیلای من! تو گرمی تندُور میشوی

من خورده ام بنام تو باخامیٍ تمام
هر روز بی ملاحظه تر پیله ی شُمام
اما تو ای بزرگی دل‌های بامَرام
دستی به روی وصلهٔ ناجور میشوی

*. ماهُور: یکی از دستگاه های موسیقی ایرانی

*. شُور: یکی از دستگاه های موسیقی ایرانی

شناسنامه