آخرین اشعار

ما می میریم تا عکاس «تایمز» جایزه بگیرد

ما می‌میریم
تا شاعران بیمار شعر بگویند
«ما می‌میریم»، بازی قشنگی است
وقتی مادر، پوتین افسر جوان را لیس می‌زند
و روزنامه‌ها هی عکس پدر را می‌نویسند
کنار آدم‌های مهم
هر شب، هزار بار عروس می‌شود
و خواهرم هزار بار جیغ می‌زند
هزار بار بازی قشنگی است
«کارگران ساعت یازده احساساتی می‌شوند»
فردا همه به خیابان‌ها
می
ریز
ریز می‌کنند
پارچه‌های رنگی را
آواز می‌خوانند
می‌رقصند
و البته شعار می‌دهند
ما می میریم تا عکاس «تایمز» جایزه بگیرد.

شناسنامه