التجا کردم که دلتنگم
عرض کردم عشق مثل یک مِه رنگینِ آشفته
آمده از آسمان بگرفته در چنگم
با تبسم خیره شد سویم،
سپس فرمود:
ما که هم ناگفته میدانیم تنزیلِ بنفشه در وجودت را
از همان آغاز هم دیدیم آن سمتِ کبودت را
سر به زیر انداختم خاموش
رنگ و رویم سرخ شد چون لالهی کوهی