آخرین اشعار

قفس هزار بلبل

به كدام دل از اينجا به مسافرت برايم
كه در اين جزيره رگ و ريشه كرده پايم

من و گفتگوی از باغ و جناب رود خانه
كه دريچه يی بدان سوی اگر شد گشايم

دل تاب ناك و گرمی كه شگفته از دهانم
سخنيست از گداز و غزليست از عذابم

من و قسمتی سياهی ز خرابه های اينجا
من و ارغنون دردم من و تلخی صدايم

همه سوی لطف آواز كشيدن آوریده
همه چيز باب فرياد زدن شده برايم

قفس هزار بلبل بشكسته در گلويم
نفس هزار مجنون بنشسته در نوايم

شناسنامه