آخرین اشعار

قالیباف

خیالم را گره بستم به شاخ خوشه ی پروین
فضای خانه ام پیچید در عطر گل نسرین

غرور تیشه ی فرهاد گل آورده در خونم
تو امشب میدوی در رگ رگم شیرین تر از شیرین

بتاب از ماوراء ابر شب بر پیکر سردم
که تا بالا روم از عرض دیوار بلند چین

عبور از مرز چشمان شما را خواب می بینم
ولی چیزی ندارم در بساطم بیشتر از این:

صدای گرم “داودم” که درد و تار می پیچم
سرود سرخ لب‌های شما را میکنم تمرین

تمام عمر، قالیباف چشمان تو میمانم
که تا دیوار چشمان تو زیباتر شود آذین

“جلالی” ام نی افروز خیال شعله پردازت
خدا مرگم دهد بی تو “سیا مو” جان بگو آمین

شناسنامه