آخرین اشعار

فارسی

بریز قند ملیح از سخاوت دهنت
که فارسی سلیس است شیوه‌ی سخنت

چقدر زخم زبان از غریبه ها بخورم
خوشا مخاطب دشنام فارسی شدنت

سی و دو حبّه ی قند است در نمکدانت
سی و دو شاخه الفبا دمیده از چمنت

دویده است قلم‌نی به رقص نستعلیق
هزار گونه چلیپا به روی پیرهنت

هزار تیر بلا می خورم، ولی نخورد-
به خالکوبی غم، سوزنی به روی تنت

بیا که پاره ی این قلب فارسی‌بُر را
به کوک وصله بدوزم قواره ی بدنت

به هرکجا بروی با خودت ببر آن را
که نیست غیر زبان هیچ خطه ای وطنت…

شناسنامه