نامه ی این مردمان امضای خود را داشته
کوفه رسم الخط ناخوانای خود را داشته
دست بیعت دادن و رو دست، اینجا عادت است
آنچه اینجا اعتباری نیست بر آن بیعت است
گله ی کفتارها با شیر رو در رو شده است
دست باطل پیش چشم حق پرستان رو شده است
غم یکی دارد، غم مظلوم بی یاور، حسین
بر لبان تشنه اش تا لحظه ی آخر حسین
بر جبینش از غم معشوق چین افتاده است
او که از بالای بارو بر زمین افتاده است…