همیشه مثل نفس گرم در گلوی منی
همیشه مثل صدا، در بگو مگوی منی
زبان مادریام پارسی دری استی
شکوه و حیثیتی، آب آبروی منی
ترا شبیه نفس هام دوست میدارم
قسم به بوی خوشت مولیان و جوی منی
تو رنگهای قشنگِ کمان رستمها
شبیه آیینه تصویر و تابلوی منی
چنانکه آیینه از آب می شود تشکیل
تمام مقصد و منظور جستوجوی منی
و عارفانهترین شعر دفتر تقویم
همه امید و تمنا و آرزوی منی
میان حلقه ی افرشتهها و آدمها
تب سماع منی رازِ های و هوی منی
به فال نیک بیا پا بهپای بارانها
که شعر عشقری و طرحِ شاملوی منی