سخت آزردهام از این دنیا، بگذارید از جهان بروم
از جهان پر از دروغ و کلک، از جهان ستمگران بروم
آن طرفهای ما خبرهایی است، پشت دیوارها تماشایی است
سمت الهامهای تازه و نو، فارغ از رنج آب و نان بروم
من همان آدم نخستینم که شبی با ستارهها گم شد
دوست دارم دوباره برگردم، دوست دارم به کهکشان بروم
شوق دیدار یار دارم من، یک دل بیقرار دارم من
ساک خود را پر از غزل سازم، صبحدم سمت جمکران بروم