قطرههای اشک در اندیشه دریا شدن
چشمهای پر گناهی در تب بینا شدن
آرزوی مانده بر دل، آرزوی هر نفس
نالهای در حنجر آشفته نیها شدن
نقطه سرخی میان دفتر تقدیر شد
خط به خط زندگی با عشق تو شیدا شدن
حر شدن یا شمر بودن، فرقشان عشق است و بس
شک در این راه یعنی عبرت فردا شدن
هم زمینی بودن و هم آسمانی زیستن
در شکوه شور «احلی من العسل» معنا شدن
با عبور فصلها هر سال این غم تازهتر
این چنین باید که با عشق تو نامیرا شدن
با هجوم غصهها یک لحظه در خود گم شدن
در شلوغیهای موکب ناگهان پیدا شدن
جادهها عزم قدم برداشتن دارند و کاش
در شکوه اربعین قدر غباری جا شدن