آخرین اشعار

شمر بی حرمت

گفته اند امشب ز نو ساز فلک سُر می‌شود
نان فکر و ذکرهای کهنه آجُر می‌شود

فوج فوج از آسمان باران نونو می‌رسد
ناودان‌های زمین لبریز شُرشُر می‌شود

جان ما را قدر استعداد، هستی می‌دهند
کاسۀ هرکس به قدر وسع او پُر می‌شود

خاک حاصل‌خیز باشی؛ دامنت جوش گل است
چون صدف باشی؛ درونت مخزن دُر می‌شود

شیخ از بس، مال مردم می‌خورد، پس لاجرم
ناخنش در کندن اموال انبُر می‌شود

بسته بر زنجیر تحصیلات‌ عالی روز و شب
آخرش گوساله هم یک روز دکتُر می شود

هرچه داری از کمال ای جان! ادب پرورده باش
شمر بی حرمت کجا در کربلا حُر می‌شود؟

شناسنامه