آخرین اشعار

شلاق زمستان

برقص آدم برفی که برف می‌بارد
بچَش! شلاق زمستان چه لذتی دارد

اگر کلاغ پیام‌آور زمستان است
پیام مرگ ترا آفتاب می‌آرد

در این حیاط پُر از های‌ های تنهایی
سکوت تلخ تو روح مرا می‌آزارد

تو آن مترسک خوبی که هر که می‌آید
به جای چشم به رویت ذغال می‌کارد

شبیه زاغ هر آن‌ کس که در جهان تنهاست
ترا یگانه رفیق خودش می‌انگارد

بخند آدم برفی! بخند، خوب بخند!
ولو به خنده ترا آفتاب نگذارد

دوباره ضربه بخور، ضربه پشتِ ضربه بخور
بچش! شلاق زمستان چه لذتی دارد

شناسنامه