آخرین اشعار

شعله‌های خاموش کابل

آیا کسی موهایت را در باد دیده است؟
این شاعران بنیاد بر کن را
که در تمام خانه‌های اطراف
زنان بی‌شماری را به اندوه نشانده‌اند
چرا که سینه‌های شکافته مردان‌شان را
پشت پنجره‌ها یافته‌اند
کسی دیده است آیا
قلب‌های جوانی به خون خفته را در جاده‌های کابل
که می‌تپند تا پرنده شوند و
در چنگ یکی از شاعران بنیاد برکن بیفتند
آیا کسی دیده‌است روسری‌ات را
که هنگام فرار از ساحه انفجار
بر شاخه درختی آویزان شد؟
اگر ندیده‌ است
به شکوه رنگ‌رفته تاریخ این سرزمین نگاه کند
کسی دیده است آیا
جای خالی‌ات را در کافه‌های کابل
که مثل زخمی دهان باز کرده و هر روز
روشن فکری را می‌بلعد
جای خالی‌ات را در صف زنان مبارز
که چاهی است و با هر قدم به سوی آزادی
زنی را می‌بلعد
تنها من دیده‌ام
موهایت را در باد
این شاعران بنیاد برکن را
که به جای تمام زنان جهان به اندوه نشسته‌ام
و به جای تمام مردان جهان
سینه شکافته دارم

شناسنامه