دل پروانه میپوشد لباس انتحاری را
که بر گل مینویسی لهجهی ناز مزاری را
«تو اهل سنت و من شیعهی اثنیعشر1» بشکن!
به دست عاشقی این مرزهای ساختاری را
الهی مرگ بر پیغمبران جاهلیت که
بریده، پشت دیوار قفس جرم قناری را
بیا از تونل تاریک مذهب تا که بربندم
به موهایت شقایقهای سرخ رستگاری را
جسارت کن قدم بگذار در دهلیز احساسم
که بنویسم برایت بوسههای انحصاری را
تمام عمر در پای حضورت نذر خواهم کرد
غزل، آری غزل این صنعت مریمنگاری را
1. وام از شریف سعیدی