عاشقتر از من هیچکس پیدا نخواهد شد
مهتاب در چشمان من زیبا نخواهد شد
تو از تمام دختران شهر زیبایی
زیباییات در هیچ قلبیجا نخواهد شد
عطر گل پیراهنت پُرکرده جنگل را
پروانه در دامان تو تنها نخواهد شد
دریاچهها با موجهایش عاشقت هستند
از عشوههایت ماهیان «دیوانه» خواهد شد
تو رودی و از چشمهای بامیان جاری
این رود کوچک تا ابد دریا نخواهد شد
یا قلعهی متروکهای در گوشهی غزنین
بر شانههایت پرچمی بالا نخواهد شد
من شاعری آوارهای از بلخم و افسوس
هر شاعری از بلخ مولانا نخواهد شد