سکوت شعر بلندیست زیب قامت تو
نماز برده خداوند در اقامت تو
دهان به کفر گشودم، چه کفر زیبایی!
چه کفر سابقهداری! چونان قدامت تو
ترا به مصر پرستیدهاند فرعونان
به بلخ مانده هنوز آخرین علامت تو
به هند بت شدی و در اُپارسَن آتش
به کعبه شعر سرودند در سلامت تو
تو کیستی که چنین حیرتآور و گنگی؟
تو کیستی که جهان مانده در ظُلامت تو؟
تو چین٘وَدپُلی و عشق از تو میگذرد
به پای خاسته دنیا به قد قیامت تو
سکوت میکنم و شعر تازه میگویم
سکوت شعر بلندیست، زیب قامت تو