شعری در سوگ شهدای آموزشگاه “موعود” که حدود شصت نوجوان ما را شهید ساخت.
شب بود و ما در آخرین تاریخ جان داریم
بی هیچ حرف و منطق و توبیخ جان دادیم
تقدیر ما این بود در بین هزاران مرگ
کوبیده شد بر مغز ما با میخ، جان دادیم
این نسل، شعری از هزاران قصه ی درد است
در زیر رگبار سگان از بیخ جان دادیم
آتش زدند و مثله کردند و رها کردند
چون تکه های گنده ای بر سیخ، جان دادیم
شاید برایم فرصتی دیگر نخواهد بود
شب بود و ما در بدترین تاریخ جان دادیم