سکوت سهم تو از من، نگاه سهم من از تو
هجوم خاطره های سیاه سهم من از تو
چقدر درد کشیدم درون خاطره هایم
فضای ترس پس از اشتباه سهم من از تو
پس از تو زندگیم را بگو چگونه بخواهم
تمام زندگی ام را بخواه سهم من از تو
هزار سال دویدم به مقصدی نرسیدم
همیشه هیچ و فقط مانده آه سهم من از تو
به هم زدی غزلی را که آفرید نگاهت
و مانده بود کماکان گناه سهم من از تو
رسید آخر این قصه در برابر چشمم
پلنگ مرده ای در زیر ماه سهم من از تو