آخرین اشعار

زن های تنها

تقویم جمعِ روزها نیست، تقویم جمعِ مای تنهاست
امروزِ ما امروزِ بی هم، فردای ما فردای تنهاست

لبخند گاهی هست با زور، احساس گاهی هست از دور
چیزی که هرجا می روم هست، این گریه ی بیجای تنهاست

چیزی به غیر از او‌ ندارم، تنهایی ام را دوست دارم
تنهایی ام تنهاست بی من، تنهایی ام تنهای تنهاست

آبستنم مانند مریم، میزایمش یک روز من هم
پیغمبری انجیل او غم، تقدیر این عیسای تنهاست

در کنج پستو یا اداره، پشت سکوتی بی قواره
کافی است بشماری دوباره، دنیا پر از زن های تنهاست…

شناسنامه