آخرین اشعار

زنبق کوهی

ای پلنگان ‌غیرت! ای مردان فولادین ما!
وای اگر دیگر بلرزد بازوی سنگین ما!

بی غرور تیغ نتوان پُشت خیبر را شکست
ای تمام غیرت، ای شمشیر خشم‌آگین ما‌!

امشب ای مردان اگر زنجیرها را نشکنیم
می‌شود تکرار از اول غربت دیرین ما

ما همان پیدا و پنهانیم از بالای کوه
ما همان شمشیر، در دست صلاح الدین* ما

ما اگر پُرطا‌قت از برف و زمستان بگذریم
غرقِ درزنبق شود دامان فروردین ما

زنبق کوهی بروید از دل هر تخته‌سنگ
بر فراز کوه اگر برپا شود تدفین ما

وقتی از ما می‌شود کاریدن گندم دریغ
بعد از این از تیغ باید شانه‌ی پَرچین ما

*. صلاح الدین ایوبی: سردار مسلمانان در جنگ‌های صلیبی.
. زنبق کوهی: نماد مقاومت، گلی است کوهی با برگ‌های شمشیری و گل برگ‌هایی به رنگ قرمز و نیلی و کبود که در گرم و سرماهای بسیار سخت طاقت می آورد.

شناسنامه