آخرین اشعار

زباله دان

در من تمام درد جهان رقص میکند
چنگیز های چرخ زمان رقص میکند

در من درخت پیر به چنگال یک تبر
فریاد میزند که نمان! رقص میکند

در من عروسکان کفن پوش سوریه
در لابه لای تیروکمان رقص میکند

در من طلوع خنده ی صد انتحار آه
یک عمر میشود نگهبان! رقص میکند

در من زباله دان زیادیست کودکان
اینجا برای لقمه ی نان رقص میکند

در من فغان مرد مسافر که سال هاست
از درد دانه یی سرطان رقص میکند

در من فضای وحدت ملی فضای صلح
تا انتهای زخم زبان رقص میکند

شناسنامه