خدایا نام تو مانند یک گوهر دل انگیز است
که هر جا نقش بندد بر سر هر در دل انگیز است
اگر کاتب نویسد حسن الفاظ و عبارات است
اگر واعظ بخواند بر سر منبر دل انگیز است
خدا عشق است آغازی به سمت روشنایی هاست
که تا جاری شود بر خاک سر تا سر دل انگیز است
خیالش هر کجا باشد جهان رنگ دگر دارد
شود گر ماهتابی در دل خاور دل انگیز است
چه خوش لفظی چه خوش نامی که از هر جا به گوش آید
برای هر که باشد مومن و کافر دل انگیز است
اگر بر مهر سلطان نقش بندد جاودان گردد
اگر بر تاج باشد چهره قیصر دل انگیز است
خدا احساس زیبایی که گل وقت سحر دارد
خدا زیباترین عشقی که در باور دل انگیز است
خدا فصلی پر از الهام و معنی های بی پایان
برای شاعر این شعر تا محشر دل انگیز است
همیشه نام او روشن ترین فانوس این شهر است
همیشه یاد او در ذهن این دفتر دل انگیز است