آخرین اشعار

رسم و راه من

تو را به نام من و رسم و راه من چه غرض
‏‎تو را به پوشش شام و پگاه من چه غرض

‏‎مرا که سنگ زدی مذهبت سیاهی شد
‏‎تو را به دغدغه‌ها و گناه من چه غرض

‏‎تو غرق تیرگی و زشتی درونت باش
‏‎تو را به مستی چشم سیاه من چه غرض

‏‎تو تیره‌تر ز شبی در توهم خود باش
‏‎تو را به آینه‌ی صبحگاه من چه غرض

‏‎دلی که عشق ندارد سرود مردگی است
‏‎برو تو را به مقام و به جاه من چه غرض

‏‎خدای‌گونه چه نفرین و آفرین داری؟
‏‎تو را به خوب و بد و اشتباه من چه غرض

شناسنامه