این بار میرسد خبر از رادیو دری
آغاز جشنوارهی انگور در هری
لبها به گُل نشست به صد شور و اشتیاق
از بعد بغضهای گلوگیر گلپری
زنگ خبر، مخابره کرد از هوای نو
آمد بهار، رفته زمستان بیچری
مجری سلام کرد، بگو حال تازه را
از ساره و ستاره و بختاور و پری
بعد گزارشی که از احوال رود گفت
رویید موج گندم و عطر صنوبری
تحلیل کرد کارشناس از تبسمی
بر شاخههای غمزدهی خاک مادری
یعنی دوچشم غزنه و آغوش بلخ ما
دارد دوباره خاصیت آیینهگری
اینجا صدا، نماد بلند پرندگی است
وقتی که باز بود درِ مکتب دری
پایان نداشت قصهی لبخند تازهات
این بود سرخط خبر از رادیو دری