آخرین اشعار

در حال نابودی

زمین در حال نابودی زمان در حال نابودی
تماشا کرد ما را یک جهان در حال نابودی

چنان خوابی که وحشتناک، در اوج شگوفایی
که دیده خویشتن را ناگهان در حال نابودی؟

جنون آمیز باران ریخت چندین شب، چسان ای دوست!
به فكر بام باشد ناودان در حال نابودی

برای مان فقط جان مانده آن هم نیمه‌جانی، هست
میانِ سفره‌هامان آب و نان در حالِ نابودی

جهان؟ کارِ بزرگی کرد، اینجا آمد و عکسی
گرفت از کودک و پیر و جوان در حال نابودی

دعا را با دو دستِ عجزمان سالم فرستادیم
دعا برگشت خورد از آسمان در حالِ نابودی

چه رفته بر سر شعری که نامش بود آزادی؟!
بیان در حال ویرانی، زبان در حال نابودی

جهان در گوشه گوشه گوشه‌هایش حینِ آبادی…
تماشا کرد ما را آشیان در حال نابودی

شناسنامه