آخرین اشعار

در بند تو

همه گویند که مانند تو مشکل دارم
اشتباه‌ است، دو صد چند تو مشکل دارم

تو به اندازه‌ی گرییدن من سرشاری
من به اندازه‌ی لب‌خند تو مشکل دارم

گردنت را به حسودِ چو منی جلوه نده
با نگین‌های گلوبند تو مشکل دارم

نام فامیلی‌ِ خود را نکن ابراز که با
اول و آخرِ پس‌وند تو مشکل دارم

به مریضان شکر هست نگاهی کافی
بگذر از بوسه که با قند تو مشکل دارم

زیرِ سنگینیِ بارِ مژه در لحظه‌ی خواب
مثل چشمان هنرمند تو مشکل دارم

بعدِ دل‌دادن و سردادن و جان‌دادن‌ها
با “چه گفتند” و “چه‌ کردند” تو مشکل دارم

دور در آبم و نزدیک در آتش بانو
من چه آزاد، چه در بند تو، مشکل دارم

شناسنامه