آخرین اشعار

جان پدر کجاستی

کجاستی، بار دگر، جان پدر کجاستی
باز پر اضطراب تر، جان پدر کجاستی

حرف بزن عزیز من، بند دل مریض من
چیزی شده تو را مگر، جان پدر کجاستی

رفته ای و کجا شدی، طعمه ی گرگ‌ها شدی؟
وحشت و شهر پر خطر، جان پدر کجاستی

نبض من ایستاده و لرزه به تن فتاده و
گوش به زنگ و چشم تر، جان پدر کجاستی

پای برهنه می دوم، صحنه به صحنه می دوم
گشته تو را به هر گذر، جان پدر کجاستی

گاه به پای و گه به سر، مثل تن بریده سر
پشت تو آمده پدر، جان پدر کجاستی

صبح که رفتی شاپرک، عطر تو مانده در سرک
زنده تر از گلای تر، جان پدر کجاستی

صبح، نگاه آخرت، قسم* وداع دیگرت
داد برای من خبر، جان پدر کجاستی

زنده بود صدای تو، تق تق کفش‌های تو
می رسد از برون در، جان پدر کجاستی

بعد تو نازنین من، هستی سرزمین من
می کفد این دل و جگر، جان پدر کجاستی

 

*.قسم با(ق)کسره دار: به زبان محلی اهالی شهر کابل به نوع و طرز و گونه ی کاری می گویند.

شناسنامه