عزیزم کوچه های خسته از تو پا و سر از من
دو تیغ تشنه از تو، سیب یا برگ جگر از من
تو شیرین تر بتاب از ماورای غرب رویایم
دو عالم بیستون با تیشه فرهادتر از من
دو سه گردش به دور محور رویت جهانم شو
پیاده طول و عرض چشمهایت را سفر از من
ببین گیج تو ام، معتاد تو، دیوانه تر از تو
چه می خواهی از این دیوانه گیها بیشتر از من؟
چه رنگی دارد این احساس وحشی؟ من نمی دانم
چراغ سبز روشن کن، دو سه دریا خطر از من
اگر سیمای چشمان تو بیناتر شود ناهید
برای فرش پایت یک خراسان برگ تر از من