آخرین اشعار

تلخی قند

خیلی دیقم از برای رسم و فرهنگ وطن
خانه‌ها و کوچه‌های کوچک و تنگ وطن

چیز بگم از تلخی‌ای قندی که ده غربت دروم
خیلی شیرینه برایم دانه‌‌ای بنگ وطن

ای مسافر پس که موری از مو بُوبر صد سلام
بر تمام مردم و بر کوه و بر سنگ و طن

کاش می‌شد ده وطن گل‌ها ببارد جای بم
تا می‌افتادم تمام عمر در چنگ وطن

سَوز موشود در کناریم غنچه موکد گل موکد
دختری بادام چشم و شوخک و شنگ وطن

شناسنامه